عسگری مارانی

علیرضا عسگری مارانی پیشکسوت و خبره بازار سرمایه با انتشار یک فایل صوتی، دیدگاه خود در خصوص تحولات اخیر بازار سرمایه را اعلام کرده است. عسگری مارانی که معتقد است «انقلاب بازار سرمایه» در اقتصاد ایران رخ داده است، از زاویه ای متفاوت به رویدادهای ماه های اخیر نگاه می کند. این خبره بازار سرمایه می گوید به دلیل آنکه مردم وارد بازار سهام شده اند و به مرور نسبت به حق و حقوق خود در قبال سهامدارای یک شرکت در صنایع مختلف آگاه می شوند، دولت دیگر نمی تواند همانند سابق و به شکل غیرمنصفانه برای شرکت ها تعیین تکلیف کرده و بر قیمت کالاهای پتروشیمی، نفتی و فلزات که در بورس کالا عرضه می شود دخالت کند. به گفته عسگری مارانی، انقلاب بازار سرمایه ایران به اصلاحات اقتصادی در آینده منجر می شود که یکی از مهم ترین آن ها، تغییر نقش دخالتی دولت و وزارتخانه ها به یک سیاست گذار در امور اقتصادی بنگاه ها است؛ در این میان باید شاهد کنار رفتن دخالت ها در کشف قیمت کالاهای تولیدی کشور در بورس کالا و برقرار کامل روش حراج در این بورس باشیم.

به گزارش «کالاخبر»؛ در ادامه دیدگاه عسگری مارانی را مرور می کنیم. 

«وقتی مردم وارد بازار سهام شده اند و سهام شرکت ها به آن ها واگذار شده است، دولت دیگر نمی تواند در مکانیسم قیمت گذاری تولیدات شرکت ها همانند روال قبل دخالت کند. چراکه مردم زیادی سهامدار پالایشگاه ها، پتروشیمی ها، فولادی ها و شرکت های تولیدی در حوزه های مختلف شده اند و دخالت دولت بر قیمت کالاها برابر است با اجحاف در حق ذی نفعان پرشمار شرکت های تولیدی کشور یعنی مردم.

به عنوان مثال حق نداریم به ایران خودرو بگوییم فلان محصول خود را در بازار ۱۰۰ میلیون تومان بفروش، در شرایطی که همان محصول در بازار ۲۰۰ میلیون تومان قیمت می خورد؛ این کار یعنی برای منفعت رساندن به 20تا 30 هزار نفر از خودروی ارزان باید در حق ۷،۸ میلیون سهامدار ایران خودرو اجحاف کنیم که با ورود عامه مردم به بازار سهام، این رویداد غیراقتصادی به مرور از اقتصادمان کنار خواهد رفت. 

همچنین نمی توانیم برای محصولی همچون کاشی و سیمان و فولاد که در آن مازاد تولید داریم قیمت گذاری کنیم. در حال حاضر متاسفانه برخی وزرا در تعیین قیمت و روش حراج محصولات در بورس کالا نظر می دهند اما در آینده ای نزدیک به دلیل سهامداری شمار زیادی از مردم کشورمان بر شرکت های تولیدی، وزرا از نقش حاکمیتی و تصمیم گیری برای اداره بنگاه ها به نقش اصلی خود یعنی سیاست گذار مبدل می شوند و این اتفاق یکی از مزایای بزرگ انقلاب بازار سرمایه برای اقتصاد ایران است. 
در حوزه انقلاب بازار سرمایه، دغدغه ای که وجود دارد این است که دولت هنوز آمادگی کامل برای همسو شدن با اصلاحاتی که این انقلاب برای اقتصاد به ارمغان می آورد را ندارد. به عبارتی دولت از انقلاب بازار سرمایه عقب تر است و یا باید به سرعت سیاست های خود را با آن تطبیق دهد یا آنکه جریان موج مردم در بازار سرمایه، دولت را وارد به پذیرش این اصلاحات می کند چراکه مردم از این پس ذینفع مستقیم در حوزه بازار سهام هستند و براساس قانون نیز دولت باید محافظ جان و مال و ناموس مردم باشد. به این ترتیب دولت باید نگهدار ثروت و دارایی مردم باشد و همین عامل نیز باعث می شود تا تضادهای رفتاری دولت در حوزه قیمت گذاری دستوری کالاها دیگر بروز نکند. 

تجربه سال های اخیر بارها به ما گوشزد کرده است که دونرخی شدن بازارها، یعنی تولید رانت در اقتصاد؛ برای مثال وقتی در بورس کالا قیمت مواد اولیه را به اجبار پایین نگه می داریم اما همان ماده اولیه بیرون بورس نرخی به مراتب بالاتر دارد، این رویداد هیچ حاصلی برای تولید ندارد و برچیده شدن این نگاه به مدد انقلاب بازار سرمایه، نویدبخش روزهای روشن برای تولید کشور است. 

با همه این تفاسیر باید اعلام کرد که در جریان حرکت انقلاب بازار سرمایه به یکسری افراد و تفکر به عنوان موانع خواهیم رسید که این افراد راهی نخواهند داشت جز آنکه خودشان و تفکرشان را با اصلاحات اقتصادی همسو کنند. دلیل این تاکید نیز آن است که ۴۰ تا ۵۰ میلیون سهامدار عدالت به همراه ۷،۸ میلیون سهامدار جدید وارد بازار سهام شده اند و مسوولان باید در قبال تصمیم های اشتباه خود پاسخگوی این شمار بالای سهامدار شرکت ها باشند. به اعتقاد بنده این چرخه ورود مردم به بازار سرمایه باید توسعه یابد و حتی بچه ها در سنین کودکی در دوران مدرسه باید با قواعد بازار سرمایه آشنا شوند تا بتوانیم به یک بورس عمیق و قابل حرف در صحنه های بین المللی تبدیل شویم.

موضوع مهمی که پتانسیل بالای بازار سهام ایران برای رشد و توسعه را نشان می دهد، بررسی ارزش بازار است. در حال حاضر ارزش بازار سهام ایران بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار است در شرایطی که ارزش بازار شرکت هایی مثل اپل و آمازون به تنهایی چند برابر ارزش کل بورس ماست به عبارتی بورس ما با کل صنایع بزرگ پتروشیمی، پالایشی، بانکداری، فولادی، معدن، فلزی، سیمان و .... حدود ۴۰۰ میلیارد دلار ارزش دارد. این بررسی نشان می دهد که بازار ما در سطح بین المللی دارای ارزش بالایی نیست و بسیار جای رشد دارد که برای تحقق آن دو عامل باید عملیاتی شود. نخست همان موضوعی که در ابتدا ذکر شد، دولت نباید در خصوص درآمد بنگاه ها و قیمت تمام شده محصولاتشان بی انصافی کند و اجازه دهد شرکت هایی قبیل فولاد مبارکه و فولاد خوزستان و .... براساس رقابت محصولاتشان را در بورس کالا و در شفافیت به فروش برسانند. عامل دوم نیز باید توجه کنیم که بازار سرمایه همانند طبیعت، دارای اکوسیستم است و همه اجزای این اکوسیستم از قبیل نهادهای بازار سرمایه و ارکان آن باید هر یک وظایف خود را به درستی انجام دهند. فعالیت های این اکوسیستم در چند سال اخیر در حال اصلاح است و بنده معتقدم با توجه و صبوری و به مدد انقلاب بازار سرمایه، شاهد تنظیم این اکوسیستم خواهیم بود. 
در پایان به سهامداران توصیه می کنم که در کنار ورود به بازار سهام و سرمایه گذاری اگر صبوری را چاشنی این سرمایه گذاری کنند از حضور در این بازار لذت خواهند برد چراکه زمان حکومت بازار سرمایه برای اقتصاد کشور فرارسیده است.»

منبع: دنیای اقتصاد

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

آخرین اخبار

پربازدیدترین‌ها

بازار جهانی

آموزش

کلیدواژه ها